قسمت یازدهم – آک دنیز

مهر ۲۷ام, ۱۳۹۷|بدون دیدگاه

ورودی برای هر موتور سیکلت در پارک ملی ده لیر هست پارک بسیار تمیزو همه جا آلاچیق داره، هر پانصد متر تابلوهای پلاژ خودنمای می‌کنه. با خودم فکر میکنم که زیرساخت گردشگری باید اینجوری [...]

قسمت دهم – دیدن سومین احمد

مهر ۲۴ام, ۱۳۹۷|۱ دیدگاه

مسیر ازمیر اینقدر سرد بود که مجبور شدیم توقف کنیم و لباسهای گرممون‌ رو‌ تنمون کنیم، باد با سرعت پنجاه کیلومتر در ساعت می وزید، اینقدر شدت وزیدن باد بالا بود که موتور کج [...]

قسمت نهم – دیدن یک دوست قدیمی

مهر ۲۰ام, ۱۳۹۷|بدون دیدگاه

روز بعد از استانبول زیبا خدا حافظی کردیم، و به سمت بوزویوک حرکت کردیم تا با مهمِت دوست قدیمی دیداری تازه کنیم، داستان آشنایی من و مهمت برمیگرده به چندین سال پیش، تهران که [...]

قسمت هشتم – خداحافظی با استانبول

مهر ۲۰ام, ۱۳۹۷|۲ دیدگاه

شب آخر با بهره آشنا شدیم، چین زندگی میکرد و برای تعطیلات اومده بود استانبول، پدرش زمان شاه در ایران پزشک بوده و خاطرات خوبی از ایران براش تعریف کرده بود. میگفت: اگه پدرم [...]